حاجی

 

اون شب حاجی خیلی نورانی شده بود. همه بچه ها رو بوسید. آفتابه رو برداشت و رفت پشت خاکریز. ناگهان صدای انفجاری بلند شد. آره، حاجی رو مین ریده بود...

نظرات 1 + ارسال نظر
[ بدون نام ] شنبه 7 خرداد‌ماه سال 1384 ساعت 10:11 ق.ظ

چه حرفيه؟
مين ضد تانک هم رو اون ساقهايی که ما ديديم اثر نميذاره!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد